انقلاب اسلامی، چه بخواهیم و چه نخواهند، ما را از بازی بینالمللی بیرون کشیده است. اما جهانی که آمریکا بر آن سیطره دارد- یعنی کره زمین- جهانی نیست که در آن بتوان همیشه از این بازی جهانی بیرون کشید. مکر این عالم در آنجاست که «زندگی واقعی» و «بازی» را به یکدیگر مبدل ساخته و بنابراین، «واقعیت» چنین صورت پذیرفته است که هرکه در بازی شرکت نکند «دیوانه» میپندارش. و فقط به این پندار نیز بسنده نمیکنند: میگیرندش و در بند غل و زنجیر گرفتارش میکنند و اینهمه در چشم مردمان نیز عادلانه مینماید. (صفحه ۱۱۴ – کتاب آغازی بر یک پایان – شهید سید مرتضی آوینی)
رای مردم
چنانکه حضرت امام خمینی در سخنان شگفتآور خود در روز دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ در بهشت زهرا فرمودند:
من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، من به واسطه این که ملت مرا قبول دارد دولت تعیین میکنم.
یعنی رای مردم و پشتیبانی آنها میزانی است که مشروعیت و استخلاف اعتباریِ ولی فقیه را محقق میسازد و او را به تأسیس حکومت مخیّر میدارد. امام خمینی در کتاب «ولایت فقیه» نگاشتهاند:
وقتی میگوییم ولایتی را که رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) داشتند بعد از غیبت، فقیه عادل دارد برای هیچکس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه(ع) و رسول اکرم(ص) است…
ولایت فقیه از امور اعتباری عقلایی است و واقعیتی جز جعل ندارد…
و بدیهی است که این ولایت در شرایطی که فرد جامع الشرایطی برای برای احراز آن وجود نداشته باشد باید به شورایی از فقها واگذار شود، ولاغیر. (صفحه ۸۸ – کتاب آغازی بر یک پایان – شهید سید مرتضی آوینی)
شرطی که حاکمیت را فعلیت میرساند
نسبت و تعلق این حکومت به مردم از طریق توافقی است که آنان را برای قبول قوانین اسلام و عمل به آن آماده کرده است و این توافق از طریق «بیعت» انجام میشود. نکته ظریفی که در اینجا وجود دارد آن است که بیعت – یا انتخاب مردمی – اگرچه شرط لازم و مطلقِ احراز مقام ولایت نیست، اما شرطی است که ولایت یا حاکمیت را فعلیت میرساند، چنانکه تجربه تاریخیِ خلافت علی علیهالسلام به آن اشاره دارد. بیعت مردم با او بعد از مرگ عثمان، ولایتی را فعلیت بخشید که پیش از این در غدیر خُم از جانب خدا و به دست رسولالله به آن انتصاب یافته بود. یعنی احراز صلاحیت برای ولایت اگرچه با بیعت یا انتخاب مردم به اثبات نمیرسد، اما این هست که تا اتفاقِ جمهور مردم نباشد، ولایت صورتی بالفعل نمییابد. (کتاب آغازی بر یک پایان – شهید سید مرتضی آوینی)