«بیقراری» مقتضای حقیقت وجود انسان و «قرار» مقتضای طبع اوست و در میان این «قرار و بیقراری» است که وجود انسان در طول تاریخ محقق میشود. طولانی شدن دوران جنگ از آن لحاظ دشوار بود که اقتضائات طبع اولیه بشر، یعنی سکون و قرار را نفی میکرد و از آنها میخواست که همواره خود را در یک «وضع ناپایدار» حفظ کنند. ادامه این وضع میتوانست «خواست عمومی» را در جهت «اتمام جنگ حتی با شکست» بسیج کند. اما در عین حال، انسان یک حقیقت متحول است و اگرچه «آزادی نفس اماره جمعی» در نظام دموکراسی میتواند ضرورت تحول را برای مدتی مدید انکار کند، اما خواهناخواه این ضرورت به صورت یک «خواست عمومی» و یا «اراده جمعی» در خواهد آمد و آن روز است که بنیان غرب را نیز باد خواهد برد. (صفحه ۱۲۸ – کتاب آغازی بر یک پایان – شهید سید مرتضی آوینی)
Page 1
استاندارد
امتیاز اهل حکمت
«زمانآگاهی»، «خودآگاهی تاریخی» و «وقتشناسی» امتیاز اهل حکمت و فضیلت از دیگرانی است که گرفتار عادات روزمره شدهاند. اهل حکمت و فضیلت، به «وقت» که همانا باطن زمان است، وقوف پیدا میکنند و مختصات تاریخی و تمدنی خود و ماهیت حقیقی رخدادهای پیرامون خود را بهتر از هرکسی باز میشناسند؛ آنگاه حکمت از زبان و قلم آنها میتراود و «معلم» دیگران میشوند.